روزشمار زندگی پسر کوچولوی ما

مامان جون و باباعباس و عمه زاهده به همراه خانواده عمه زهره ( مطهره و مرتضی و حاج محمود) اومدن مشهد پیشمون خیلی خوش گذشت بهمون این عکس اون روز ...

مامان جون و باباعباس و عمه زاهده به همراه خانواده عمه زهره ( مطهره و مرتضی و حاج محمود) اومدن مشهد پیشمون خیلی خوش گذشت بهمون این عکس اون روز ...

عزیزم شما تو نه ماهگی اولین دندونت رو در آوردی ولی خیلی به سختی ،ماجرا از این قرار بود که: ما برای نامزدی دایی سعید و زن دایی بهناز رفته بودیم تهران شب نامزدی شما حالت بد شد و خیلی کلاب به روتون بالا آوردی، و تا صبح نخوابیدی بعد بردیمت دکتر گفت اصلا مریض نیستی اومدیم خونه و با دارو و شیاف خوابوندیمت ، وقتی داشتم بر میگشتیم مشهد تو هواپیما بازم گلاب به روتون اسهال شدی و این شروع یه بیماری سخت بود 10 روز اسهال شدید همراه با تب ، شب بابایی میبردت تو حمام و باهات آب بازی میکرد ولی تا آب بهت میخورد گریه میکردی ، خیلی روزهای سختی رو پشت سر گذاشتی و کلی هم وزن کم کردی، بعد از این ماجرا چند روز بعد دیدیم قاشق میخوره به دهانت صدا میده و فهمیدیم که...

عزیزم شما تو نه ماهگی اولین دندونت رو در آوردی ولی خیلی به سختی ،ماجرا از این قرار بود که: ما برای نامزدی دایی سعید و زن دایی بهناز رفته بودیم تهران شب نامزدی شما حالت بد شد و خیلی کلاب به روتون بالا آوردی، و تا صبح نخوابیدی بعد بردیمت دکتر گفت اصلا مریض نیستی اومدیم خونه و با دارو و شیاف خوابوندیمت ، وقتی داشتم بر میگشتیم مشهد تو هواپیما بازم گلاب به روتون اسهال شدی و این شروع یه بیماری سخت بود 10 روز اسهال شدید همراه با تب ، شب بابایی میبردت تو حمام و باهات آب بازی میکرد ولی تا آب بهت میخورد گریه میکردی ، خیلی روزهای سختی رو پشت سر گذاشتی و کلی هم وزن کم کردی، بعد از این ماجرا چند روز بعد دیدیم قاشق میخوره به دهانت صدا میده و فهمیدیم که...

عزیزم شما تو نه ماهگی اولین دندونت رو در آوردی ولی خیلی به سختی ،ماجرا از این قرار بود که: ما برای نامزدی دایی سعید و زن دایی بهناز رفته بودیم تهران شب نامزدی شما حالت بد شد و خیلی کلاب به روتون بالا آوردی، و تا صبح نخوابیدی بعد بردیمت دکتر گفت اصلا مریض نیستی اومدیم خونه و با دارو و شیاف خوابوندیمت ، وقتی داشتم بر میگشتیم مشهد تو هواپیما بازم گلاب به روتون اسهال شدی و این شروع یه بیماری سخت بود 10 روز اسهال شدید همراه با تب ، شب بابایی میبردت تو حمام و باهات آب بازی میکرد ولی تا آب بهت میخورد گریه میکردی ، خیلی روزهای سختی رو پشت سر گذاشتی و کلی هم وزن کم کردی، بعد از این ماجرا چند روز بعد دیدیم قاشق میخوره به دهانت صدا میده و فهمیدیم که...

آرشی ما تو نه ماهگی خیلی راحت چهار دست و پا میره، کلی هم صدا در میاره که مفهوم نیست ولی وقتی شیر میخواد میگه مَ مَ اینم چند تا عکس از نه ماهگی خواب ناز فرشته کوچیک ما بعد حمام ...

آرشی ما تو نه ماهگی خیلی راحت چهار دست و پا میره، کلی هم صدا در میاره که مفهوم نیست ولی وقتی شیر میخواد میگه مَ مَ اینم چند تا عکس از نه ماهگی خواب ناز فرشته کوچیک ما بعد حمام ...

آرشی ما تو نه ماهگی خیلی راحت چهار دست و پا میره، کلی هم صدا در میاره که مفهوم نیست ولی وقتی شیر میخواد میگه مَ مَ اینم چند تا عکس از نه ماهگی خواب ناز فرشته کوچیک ما بعد حمام ...

اینم جند تا عکس از آرشی و دوستاش بهار جون و راتین جون اینجا هم خاله مهرنوش و راتین و خاله سحر و بهار به همراه مامانش و خواهر و خواهر شوهرش ...

اینم جند تا عکس از آرشی و دوستاش بهار جون و راتین جون اینجا هم خاله مهرنوش و راتین و خاله سحر و بهار به همراه مامانش و خواهر و خواهر شوهرش ...